تحلیل تکنیکال چیست و چرا باید از آن استفاده کرد؟

22 آبان 1403 - آخرین بروزرسانی: 22 آبان 1403
تحلیل تکنیکال چیست؟
زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

آیا می‌دانستید تحلیل تکنیکال در بسیاری از معاملات بازارهای مالی نظیر فارکس، بورس، بورس کالا، ارز و … قابل استفاده است؟ آیا می‌دانستید نخستین بار ژاپنی ها از تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی قیمت برنج در بازار استفاده کردند؟ اگر بارها کلمه تحلیل تکنیکال به گوش شما رسیده، اما از مفهوم آن آگاه نیستید. یا اگر قصد فعالیت در بازار سرمایه را دارید و در‌حال تکمیل اطلاعات خود، برای حضور موفق در بازارهای مالی هستید، توصیه ما به شما این است که تا انتهای مطلب با ما همراه باشید. در این محتوا اطلاعات کلی درمورد تحلیل تکنیکال را به صورت اجمالی و گزیده در اختیار شما قرار‌دهیم و شما را از سردرگمی ناشی از گستردگی مطالب حوزه تحلیل تکنیکال برهانیم.

 

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال یکی از متداول‌ترین روش‌های موجود برای ارزیابی بازارهای مالی است، در واقع این روش با استفاده از قیمت گذشته و حجم معاملات بازار می‌تواند روند حاکم بر آینده‌ی بازار را پیش‌بینی کند. در حقیقت، سرمایه گذاران با استفاده از تحلیل تکنیکال به قوت قلب، نگاه منطقی تر و اطمینان بیش‌تری برای انجام معاملات خود دست می‌یابند. تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی ارز، فارکس، بورس کالا مورد بهره‌مندی قرار می‌گیرد. برای انجام تحلیل تکنیکال درست در بورس بایستی به شاخص بورس مسلط باشید.

 

تاریخچه تحلیل تکنیکال

اولین بار، حدود سه قرن پیش، ژاپنی‌ها از تحلیل تکنیکال به منظور پیش‌بینی روند بازار برنج استفاده کردند. پس از آن مردم برخی کشورها هم این روش را برای پیش‌بینی بازار دنبال کردند. تا این‌که در قرن نوزدهم میلادی، شخصی به نام چارلز داو، روزنامه نگار و بنیان گذار وال استریت ژورنال، مبانی تحلیل تکنیکال مدرن را به بازار مالی عرضه‌ داشت.

همچنین، با گذشت زمان، توسعه شاخص ها و ابزارهای جدید مثل باندهای بولینگر(Bollinger Bands)، میانگین متحرک (Moving Averages)، شاخص قدرت نسبی (RSI) اسباب رشد تحلیل تکنیکال فراهم شد. به گونه ای که امروزه تکنیکالیست‌ها برای پیش‌بینی روند بازار از ترکیب نمودارها و شاخص‌ها بهره‌ می‌برند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟

  • تحلیل بنیادی کلیه داده‌های منتشر شده از یک سهم را بررسی کرده و تحلیل‌گران بنیادی به موجب آن به ارزش ذاتی یک سهم یا بهتر بگوییم قیمت منصفانه آن پی می‌برند. سپس، قیمت فعلی این سهم را با قیمت ذاتی آن مقایسه کرده و بر اساس آن درمورد آینده این سهم تصمیم می‌گیرد. حال آن‌که در تحلیل تکنیکال قیمت و حجم معاملات گذشته، روند آینده‌ی یک سهم را پیش‌بینی می‌کند.
  • تحلیل بنیادی بیشتر برای سرمایه‌گذاری‌ در بلند‌مدت مناسب است، درحالی‌که تحلیل تکنیکال برای سرمایه‌گذاری و معاملات کوتاه‌مدت مناسب است.
  • با تحلیل بنیادی یک سهم یا دارایی می‌توان به قیمت منصفانه و ارزش ذاتی آن سهم و دارایی پی‌برد، در صورتی‌که با تحلیل تکنیکال می‌توان زمان و نقطه ورود و یا خروج از سهم را دریافت.
  • تحلیل بنیادی برای سرمایه‌گذاران بلند‌مدت و تحلیل تکنیکال برای معامله‌گرهای روزانه مناسب است.
  • در تحلیل بنیادی اطلاعات و اخبار بازار مورد بررسی قرار می‌گیرد. اما درتحلیل تکنیکال، تحلیل قیمت و روند بازار مورد ارزیابی قرار‌دارد.
  • در تحلیل بنیادی روی گزارش‌ها، اخبار، آمار وداده‌ها بحث می‌شود، حال آن‌که در تحلیل تکنیکال نمودار های قیمت مورد بررسی قرار می‌گیرند.
  • در تحلیل بنیادی، قیمت بر‌اساس سودآوری شرکت و عملکرد آن پیش‌بینی می‌شود. اما در تحلیل تکنیکال پیش‌بینی قیمت بر‌‌‌ پایه اندیکاتورها و نمودارها صورت‌می‌گیرد.

 

آگاهی از تحلیل تکنیکال چه اهمیتی بر عملکرد معاملاتی دارد؟

همانطور که می‌دانیم، همواره بازارهای مالی، ریسک بسیار بالایی برای سرمایه گذاران و معامله گران دارد. در واقع، تحلیل تکنیکال علمی است که سرمایه گذاران و معامله گران با مدد جستن از آن می‌توانند رفتار و روند بازار را دقیق‌تر رصد کرده و زمان مناسب برای خرید و فروش در بازار را بیابند. این آگاهی موجب کاهش استرس‌های ناشی از ریسک بازار در معامله‌گران خواهد شد.

 

تحلیل تکنیکال و استفاده از آن چه مزایا و چه معایبی دارد؟

مزایای تحلیل تکنیکال عبارتند از:

  • به دلیل انعطاف پذیری و سازگاری در بازار‌های مالی مختلف قابل استفاده است.
  • نقاط ورود و خروج از یک سهم را به خوبی شناسایی می‌کند.
  • سرعت تحلیل در این روش نسبت به سایر روش ها سریع‌تر است.
  • یادگیری و درک آن ساده است.
  • برای بازه های زمانی مختلف سرمایه‌گذاری قابل استفاده است.
  • بررسی دقیق هزینه فرصت و استراتژی مناسب برای سرمایه گذاری.

اما تحلیل تکنیکال معایبی هم دارد، که در ذیل بیان شده است:

  • نمی‌توان از این روش برای ارزیابی سهم‌های ارز اولیه استفاده کرد.
  • در برآورد ارزش ذاتی یک سهم ناتوان است.
  • تنوع بسیار زیاد ابزارها و روش‌های تحلیل تکنیکال که موجب سردرگمی معامله‌گر می‌شود.
  • در تحلیل بازار، عوامل موثر بر روند بازار را در‌ نظر‌ نمی‌گیرد.

 

سه اصل مهم در تحلیل تکنیکال

تحلیل‌گران حوزه تکنیکال سه فرضیه زیر را دنبال می‌کنند:

1-بازار منعکس کننده همه چیز است.

تکنیکالیست‌ها معتقدند اثر روانشناسی بازار، اطلاعات بنیادی یک دارایی، اخبار و…. در قیمت دیده می‌شود.

2- قیمت روند مشخصی را طی می‌کند.

قیمت همواره تمایل دارد، به حرکت منظم خود ادامه دهد و حالت قبلی خود را حفظ کند.

3- قیمت‌ها ماهیت تکرار شونده دارند.

این تکرار قیمت‌ها به روانشناسی بازار برمی‌گردد، وقتی احساساتی مانند ترس و هیجان در بازار غلبه می‌کند. تحلیل‌گران تکنینال به کمک الگوهای نموداری، احساسات موجود در بازار و تغییرات بعدی قیمت را تحلیل می‌کنند.

 

سبک‌های مختلف تحلیل تکنیکال

حال شاید برای شما هم سؤال پیش بیاید که با وجود این همه الگو و شاخص و… از کجا باید یادگیری تحلیل تکنیکال را شروع کرد تا دچار سردرگمی نشویم؟ ما در اینجا به صورت اجمالی مفاهیمی که در تحلیل تکنیکال باید دنبال شود را معرفی می‌کنیم تا مسیر یادگیری شما روشن شود.

دسته‌بندی‌های متعددی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد، که ما در این قسمت به بیان و شرح یکی از آن‌ها یعنی سبک‌های مختلف تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت. این سبک‌ها عبارتند از:

عرضه و تقاضا

در این سبک تحلیلی، قیمت هر سهم به واسطه تعادل بین عرضه و تقاضا تعیین می‌گردد. بنابراین، هنگامی که عرضه از تقاضا پیشی گیرد، قیمت کاهش می‌یابد و زمانی‌که تقاضا از عرضه بیش‌تر است، قیمت افزایش می‌یابد.این روش امکان تعیین نقطه ورود و خروج مناسب را برای معامله گر فراهم می‌کند.

تحلیل زمانی

تحلیل زمانی روشی است که در تحلیل تکنیکال از مقبولیت بالایی برخوردار است. در این روش، نوسانات و تغییرات قیمت براساس زمان ارزیابی می‌شود. با استفاده از این روش همچنین، می‌توان قدرت حمایت و مقاومت‌ها را تعیین کرده و با قوت قلب بالایی معاملات مالی را انجام داد. به‌علاوه، این الگوهای زمانی در تمامی تایم فریم ها قابل تشخیص هستند و دست معامله گران را برای زمان معامله باز می‌گذارند.

لازم به ذکر است، استفاده از الگوهای زمانی توام با روش‌های دیگر مانند پرایس اکشن کلاسیک شرایط مطلوبی را برای معامله‌گران فراهم می‌کند.

تحلیل هارمونیک

الگوهای معین تکرار‌شونده در بازار وجود دارد که شناسایی آن‌ها به معامله‌گران کمک می‌کند تصمیمات مالی بهتری بگیرند، به این الگوها، الگوهای هارمونیک می‌گویند. البته این الگوها به راحتی در نمودارهای قیمت قابل تشخیص نیستند و تعیین آنها مستلزم تجزیه و تحلیل دقیق و تجربه و تمرین دارد.

تحلیل اندیکاتوری

در این روش، اندیکاتورها به تحلیل‌گر کمک می‌کنند تا نقاط ورود و خروج از معاملات را تعیین کند. همچنین، به کمک آن‌ها می‌توان نقاط بازگشتی قیمت را هم یافت.

تحلیل تکنیکال بورس

پرایس اکشن کلاسیک

یک روش محبوب در بازار مالی که امکان تجزیه و تحلیل لحظه ای قیمت را برای معامله‌گران فراهم می‌کند. در این روش، معامله‌گر، بدون استفاده از اندیکاتورها و تنها به واسطه الگوهای قیمتی که در لحظه درحال تشکیل شدن در نمودار هستند، قیمت را پیش‌بینی می‌کنند. از این رو، در این روش خطا به حداقل مقدار خود می‌‌رسد و معامله‌گر می‌تواند فرصت‌های معاملاتی بهتری را شناسایی کند.

پرایس اکشن مدرن

پرایس اکشن مدرن، پیشرفته تر از روش پرایس اکشن کلاسیک بوده و ضمن برخورداری از مزایای پرایس اکشن کلاسیک به معامله‌گر این امکان را می‌دهد که با شبیه سازی رفتار بازیگران اصلی بازار، تصمیمات معاملاتی خود را بگیرند. زیرا، در بازارهای مالی، نوسان قیمت‌ها متاثر از رفتار بازیگران اصلی و بزرگ بازار است. این روش به معامله گران این امکان را می‌دهد که با دقت بیش‌تری به واکاوی رفتار بازیگران در بازار بپردازند و بتوانند معاملات بهتری داشته باشند.

امواج الیوت

رالف نلسون الیوت در دهه 1930 نظریه امواج الیوت را معرفی کرد. این نظریه بر‌این اساس استوار است که حرکت بازار طبق الگوهای خاصی رخ می‌دهد. در حقیقت، قیمت‌ها به صورت امواج حرکت می‌کنند. شناسایی این امواج به معامله‌گر امکان شناسایی بهتر نقطه ورود و خروج در معاملات را می‌دهد. همچنین، معامله‌گران با پیش‌بینی روندها و اصلاحات در بازار می‌توانند تصمیمات بهتری در خصوص معاملات اتخاذ کنند.

حال با توجه به توضیحات ارائه شده، احتمالا سوال پیش می‌آید که کدام روش تحلیل تکنیکال بهتر است؟ به خصوص در شروع ترید بایستی بهترین روش ممکن را برای کار خودتان انتخاب کنید. اگر این سوال در حال حاضر ذهن شما را هم درگیر کرده پس باز هم با ما همراه باشید.

آنالیز تکنیکال

کدام سبک و روش تحلیل تکنیکال بهتر است؟

عوامل متعددی بر انتخاب بهترین روش تاثیرگذار هستند.

  • یکی از مهم‌ترین این عوامل سبک معاملاتی معامله‌گر است. به طور مثال، یک معامله‌گر میان‌مدت یا بلند‌مدت بهتر است، بیش‌تر تحلیل‌های بنیادی و الگو‌های قیمتی پیچیده را بررسی کند، درحالی‌که یک معامله‌گر کوتاه‌مدت باید از روش‌هایی که سرعت بالایی دارند مثل پرایس اکشن برای تشخیص نقطه ورود و خروج خود استفاده کند.
  • یکی دیگر از عوامل، به تجربه و مهارت فرد برمی‌گردد. شخصی که تازه با مفاهیم تحلیل تکنیکال آشنا شده‌است، بهتر است از روش‌های ساده تری در تحلیل‌هایش استفاده کند و با گذر زمان از روش‌های پیچیده‌تر استفاده کند.
  • همچنین، شخصیت و میزان ریسک‌‌ پذیری افراد در تعیین روش مناسب موثر هستند. برای مثال‌، افرادی که ریسک‌ پذیری بالایی دارند ممکن است از روش‌های پر‌‌ریسک در معاملات خود استفاده کنند، درصورتی‌که فرد با ریسک پذیری پایین به دنبال روش‌های محافظه کارانه در تحلیل‌هایش باشد.

بنابراین، می‌توان اذعان داشت که بهترین روش تحلیل تکنیکال از فردی به فرد دیگر متفاوت است و این به اهداف مالی افراد، میزان ریسک پذیری شان، تجربه و استراتژی معاملاتی آن‌ها بستگی دارد.

 

جمع بندی مطالب

به طور‌کلی باید گفت که تحلیل تکنیکال، علم بررسی نمودار‌ها و شاخص های تغییرات قیمت و حجم برای پیش‌بینی قیمت آتی یک دارایی است. تحلیل تکنیکال علم گسترده‌ای است که نیاز به یادگیری مفاهیم اولیه و اصولی آن برای موفقیت در بازارهای مالی الزامی است. یادگیری اصول تحلیل تکنیکال مستلزم تمرین و ممارست طی گذر زمان است. تحلیل تکنیکال به تنهایی نمی‌تواند، ما را به اهداف مالی در بازارهای مالی برساند و باید تحلیل‌های مختلف اعم از تحلیل تکنیکال و بنیادی را درکنار هم استفاده کرد. امیدواریم در این مقاله مطالب مناسبی را در مورد تحلیل تکنیکال با شما در میان گذاشته باشیم. اگر مطلب برای شما مفید بود، حتما نظر خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
بلهخیر
نویسنده مطلب مهدی غلامی
مهدی غلامی هستم؛ به بازاریابی محتوا و دیجیتال مارکتینگ علاقه دارم و عاشق آموزش هستم. https://www.karlancer.com/profile/176446

دیدگاه شما

بدون دیدگاه